منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 402
بازدید کل : 25614
تعداد مطالب : 327
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1


Alternative content



آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 327
:: کل نظرات : 5

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 8

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 35
:: بازدید ماه : 402
:: بازدید سال : 2319
:: بازدید کلی : 25614
نویسنده : فرهنگیان
چهار شنبه 26 فروردين 1394

درتاریخ 94/1/26 همایش هیات عاشقان ولایت باحضور مربیان وسرگروهای حلقه صالحین کانون بسیج فرهنگیان درنمازخانه سپاه برگزار گردید که دراین برنامه ابتدا تلاوت آیات قرآن کریم ودر ادامه سرمربی طرح صالحین شهرستان امام جمعه محترم شهرستان به ایرادسخنانی پیرامون اهمیت ونقش حضرت زهرا س وهمچنین اهمیت حلقه های صالحین دربین تمامی اقشارپرداختند.


:: بازدید از این مطلب : 434
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
دو شنبه 24 فروردين 1394

هزینه عشق مادر و پسر

شبي پسر کوچکي پيش مادرش که در آشپزخانه مشغول کار بود رفت و يک برگ کاغذ را به او داد. مادر دستهايش را تميز کرد و نوشته ها را با صداي بلند خواند :
پسر با خط بچه گانه نوشته بود:
کوتاه کردن چمن باغچه:۳۰۰۰تومان
مرتب کردن اتاق خوابم:۱۰۰۰ تومان
مراقبت از برادر کوچکم:۲۰۰۰ تومان
بيرون بردن سطل زباله:۵۰۰۰ تومان
نمره ي خوبي که امروز تو درس رياضي گرفتم:۶۰۰۰تومان
جمع بدهي شما به من۱۷۰۰۰تومان
مادر در حالي که به چشمان منتظر پسر نگاه مي کرد چند لحظه خاطراتش را مرور کرد و سپس قلم را برداشت پشت برگه صورت حساب پسراين عبارت را نوشت :
بابت سختي۹ماه که در وجودم رشد کردي :هيچ
بابت تمام شبهايي که بر بالينت نشستم و برايت دعا کردم :هيچ
بابت تمام عذاب هايي که در اين چند سال برايت کشيدم تا بزرگ شوي :هيچ
بابت نظافت - غذا و اسباب بازي هايت :هيچ
و اگر همه ي اينها را جمع بزني خواهي ديد که هزينه ي عشق واقعي من به تو هيچ است.وقتي پسر آنچه را که مادرش نوشته بود خواند در حالي که چشمانش پر از اشک بود و به چشمان مادرش نگاه ميکرد گفت مامان :
دوستت دارم !!!
آنگاه قلم را برداشت و زير صورت حساب نوشت پرداخت شد....


:: بازدید از این مطلب : 430
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
دو شنبه 24 فروردين 1394

شیرین شدن زندگی

نکاتی برای شیرین شدن زندگی
1- از توجه و احترام به والدين همسر دريغ ننمائيد.
2- توجه به مطالعه و اختصاص ساعاتى از روز به مطالعه
3- راههاى جلب رضايت همسر خود را كه به صورت اختصاصى است شناسائى نمائيد.
4- توجه بيشتر به عبادات و رعايت حد و حدود آن ، تا به زندگى خود يك زيبائى معنوى بيشترى داده باشيد.
5- توجه به الفاظى كه در هنگام گفتگو با همسر و فرزندان به كار مى بريد.
6- توجه به جاذبه هاى ظاهرى خود در نزد شوهر.
7- هميشه با شرايط او سخن بگوئيد نه با شرايط خود،تا او بيشتر حس ‍ كند كه دركش مى كنيد.
8- ساده زيستى و سالم زيستى را شعور و شعار واقعى خود قرار داده و از تجمل گرائى بپرهيزيد
9- از بدبينى به شوهر و ديگران بپرهيزيد
10- از چشم و هم چشمى و تقاضاى غير مقدور از همسر بپرهيزيد [1]


پی نوشت :
1.محسن، کاظمی، چگونه بهترین همسر باشم.


:: بازدید از این مطلب : 415
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
دو شنبه 24 فروردين 1394

ریاضیات ناموسی

این جهان کوه است و فعل ما ندا
سـوی مـا آید نــداها را صــدا
تجارب مشاوره‌ای و حقوقی می‌گوید: در رفتار ما و ارتباطاتمان روابط ریاضی و قانون مندی موج می‌زند.


:: بازدید از این مطلب : 465
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
دو شنبه 24 فروردين 1394

دیداربا خانواده شهید معصومی به مناسبت گرامیداشت هفته زن باحضور رئیس اداره آموزش وپرورش

 دیداربا خانواده شهید معصومی به مناسبت گرامیداشت هفته زن باحضور رئیس اداره آموزش وپرورش به همراه مدیر کانون بسیج فرهنگیان وستادشاهد اداره درتاریخ 23/1/94ضمن گرامیداشت یاد وخاطره شهید معصومی روز زن رابه همسر این شهید بزرگوارتبریک گفتند وهدیه ای ضمن یادبود به ایشان اهدانمودند.


:: بازدید از این مطلب : 401
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
یک شنبه 23 فروردين 1394

ساعت 8صبح 23/1/94 مسئول سازمان  بسیج فرهنگیان سپاه فجر استان فارس جناب آقای حسن زاده  به کانون بسیج فرهنگیان ناحیه کوار تشرف آوردند.وسوالاتی پیرامون  حلقه های صالحین ونحوه برگزاری کلاسها ونحوه برخوردمربیان با اعضای گروه پرسیدند.


:: بازدید از این مطلب : 422
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
شنبه 22 فروردين 1394

برگزاری مراسم جشن میلادحضرت فاطمه زهرا س دراداره آموزش وپرورش درنمازخانه اداره باحضورکارکنان برگزارگردید.

 

در ابتدا آقای عبیدی سخنرانی کردند.


:: بازدید از این مطلب : 275
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
شنبه 22 فروردين 1394

مجاهدیم در راه ولی
می رسونیم پیغام علی

لب اگه تر کنه رهبرم
جون میدم در ره کشورم
یا برای دفای از حرم

میدونه هر کسی اهل نبرده
با دستای علی دنیا می گرده

ما داریم شور حسینی
نحن ابناء الخمینی


سلاح ما دست فاطمه ست
امیر ما شاه علقمه ست

حاضریم ما بریم سوریه
عاشقی رسمش اینجوریه
پا به پای جهاد مغنیه

دو دست یل حزب الله لبنان
میون دستای رهبر ایران

ما داریم شور حسینی
نحن ابناء الخمینی

 

 

شعری زیبا و جذاب درمورد شفاعت امام حسین (ع)����

خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
ناگهان بیدار گردیدم زخواب/
از خجالت گشته بودم خیس آب/
دارم اربابی به این خوبی ولی/
می کنم در طاعت او تنبلی؟
من که قلبم جایگاه عشق اوست/
پس چرا با معصیت گردیده دوست؟
من که گِریَم بهر او شام و پگاه/
پس به نامحرم چرا کردم نگاه؟
من که گوشم روضه ی او را شنید/
پس چرا شد طالب ساز پلید؟
چشم و گوش و دست و پا و قلب و دل/
جملگی از روی مولایم خجل/
شیعه بودن کی شود با ادعا؟
ادعا بس کن اگر مردی بیا/
پا بنه در وادی عشق و جنون/
حبّ دنیا را ز قلبت کن برون/
حبّ دنیا معصیت افزون کند/
معصیت قلب ولیّ را خون کند/
باش در شادی و غم عبد خدا/
کن حسابت را ز بی دینان جدا/
قلب مولا را مرنجان ای جوان/
تا شوی محبوب رب مهربان/
سعی کن حرص و طمع خانه خرابت نکند/
غافل از واقعه ی روز حسابت نکند/
ای که دم می زنی از عشق حسین بن علی (ع)/
آن چنان باش که ارباب جوابت نکند!
"السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع"

 


:: بازدید از این مطلب : 317
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
پنج شنبه 20 فروردين 1394

روی اهل دل از خاک پای مادر است

هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است

آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن

صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است

آسمان زندگی شد روشن از نور پدر

گلشن هستی مصفا از صفای مادر است

قوت شیر از شیره جان می خوراند طفل را

وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است

گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب

مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است

بهشت زیر پای مادر است ...

و خانه با وجود مادرم ؛ برایمان بهشت کوچک است ...

روزت مبارک مادرم ...


مادرم ؛ عزیزکم ، بزرگ حامی ام ...

چه عاشقانه عشق را به قلب کوچکم روانه ساختی

به هر کجا قدم گذاشتی ؛

بهار جاودانه ای پر ازگل امید را برایمان تو ساختی ...

همیشه و همیشه و همیشه : پیشمان بمان

روزت مبارک مادرم ...


:: بازدید از این مطلب : 272
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فرهنگیان
پنج شنبه 20 فروردين 1394

به مناسبت گرامیداشت  هفته زن


الا مردان با فضل وسخاوت /رسیده وقت ایثارو شهامت


چرا که وقت خاص جیب تکانیست/که ایام نشاط وقدر دانیست


خریداری کنید چند تا النگو/کنارش عطر استاندارد خوشبو


عیال وخانه غافلگیر وحیران/ازین کار شما شادان وخندان


تشکرمینمایند ازچنین کار/صدایت میزنند در حد سالار


اگرچه روز تو ای مرد دانا/نمیبینی تو هرگز این خبرها


نه غافلگیر میگردی نه حیران/به همراه عیال سمت خیابان


جوراب رنگ طلایی هدیه باشد/که نخهایش همه وارفته باشد


ویا تک پوش نازک با عرق گیر/که گر پوشی زدنیا میشوی سیر


ویا تنها کمربندی برایت/خریداری کند این هم عطایت


ولی دلخور نشو هرگز تو از زن/که او ریحانه وتومثل آهن


بیا در هفته ی زن چهره بگشا /که باشد موسم میلاد زهرا(س)


شعرازفرهنگی بسیجی عبدالحمید روحانی


:: بازدید از این مطلب : 283
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند